آیا همزمان با میلاد رسول گرامی اسلام (ص) در گوشه و کنار جهان اتفاقاتی رخ داده است؟
ضمن تبریک ایام خجسته میلاد سیدالکونین(ص) ؛ خاتَِم پیامبران و نواده بزرگوار ایشان ؛ رئیس مذهب حَقِّه جعفری ؛ امام صادق(ع) ، در ذکر حوادث ایام تولد پیامبر مکرم اسلام در سال 570 میلادی(عام الفیل) مطالبی ذکر میشود که جای تأمّل دارد. لذا اشاره ای اجمالی (و البته وافی به مقصود) به این وقایع میشود و سپس؟؟؟
امام صادق(ع) حوادث مربوط به میلاد نبی مکرم اسلام(ص) را چنین بر میشمارد:
1- ابلیس از ورود به آسمان های هفتگانه محروم شد.
2- شیاطین دور شدند.
3- تمامی بت ها در بتکده مکه ، به صورت بر زمین افتادند.
4- ایوان کسری شکست و چهارده کنگره آن سقوط کرد.
5- آب دریاچه ساوه خشک شد.
6- سرزمین خشک سماوه، پرآب شد.
7- آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد.
8- نوری از سرزمین حجاز بر آمد و تا به مشرق رسید.
9- کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند.
10- سحر ساحران باطل شد.
(تاریخ یعقوبی«م292ه» ، ج2 ، ص6 ؛ أمالی صدوق«م381ه» ، ص235و نیز کمال الدین ، ص91؛ تاریخ طبری ، ج1 ، ص470 ؛ إحتجاج طبرسی ، ج1 ، ص529 ؛ مناقب ابن شهرآشوب ، ج1 ، ص58 ؛ بحارالانوار مجلسی«م1111ه»، ج15، ص257یا 248و جلاءالعیون ، ص69تا71؛ منتهی الآمال ، ج1، ص44تا46؛ فروغ ابدیت ، ص146)
از لسان حضرت امیر(ع) و امام کاظم(ع) نیز کمابیش چنین مطالبی نقل شده است که به صورت پراکنده یا در قالب روایت مفصّل و منقول در منابع آمده است.البته روایات مفصلی نیز در این زمینه از لسان پیشوایان دین وجود دارد که به جهت اختصار ، فاکتور گرفته میشود و طالبان ، به منابع فوق الذکر مراجعه بفرمایند.
اما به نظر میرسد بین تاریخ نویسان و نیز راویان ، در نقل این حوادث ، اتفاق نظر وجود دارد و چنان که صاحب فروغ ابدیت میگوید(و البته از لابلای متون کهن نیز چنین بر می آید) در مورد انبیای گذشته نیز چنین نقل اتفاقاتی در میلاد آنها سابقه داشته است.
به هر تقدیر در مواجهه با چنین مطالبی دو نکته و مرحله باید مطمح نظر باشد:
مرحله اول – اثبات و امکان ؛ یعنی آیا اساساً امکان به وجود آمدن چنین حادثه ای در عالم ممکنات هست یا نه؟ که به نظر میرسد وقوع چنین حوادثی ؛ چه مقارن و چه به دنبال برخی حوادث ، جزو محالات عقلی ؛ چه ذاتی و چه وقوعی ، نیست و ممکن است چنین تقارنی بین این حوادث وجود داشته باشد. به ویژه اگر مباحث متافیزیکی و نیز تأثیر امور بر یکدیگر و تأثر از همدیگر و همچنین آثار وضعی برخی امور را بر برخی امور دیگر بپذیریم. در این صورت پذیرش این قبیل امور آسانتر خواهد بود.
مرحله دوم – ثبوت و وقوع ؛ آیا به دنبال امکان وقوع ، واقع هم شده است؟ اگر در مرحله اول بتوانیم بپذیریم که چه به علل طبیعی و چه به علل متافیزیکی و ماورائی امکان چنین ارتباطی وجود دارد ، در این مرحله باید چشم و گوش و ذهن و دهانمان به ناقلان و مورخان و راویان باشد. البته با غربال مطالب و تشخیص سره از ناسره و صحیح از سقیم. و آن گاه بدون تعصبات بیمورد چه در جهت اثبات و چه در جهت نفی ، تسلیم حقیقت و واقعیت باشیم. و چنان که گفته شد ، تقریباً غالب مورخان و راویان در نقل این حوادث مرتبط ، متفق القولند.
و البته حقیقت مطلب را خدا میداند و بس(و الله عالم بحقائق الامور)
.: Weblog Themes By Pichak :.